-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:42057 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:19

براء بن مالك انصاري كه بود؟
يكي از مسائل پيچيده، در ميان روانشناسان و دانشمندان علوم تربيتي، تفاوتي است كه گاهي در روحيه و خلق و خوي فرزندان يك خانواده به چشم ميخورد؛ در حالي كه از يك پدر و مادر هستند و همه بر حسب ظاهر، تحت شرايط مساوي رشد و پرورش يافتهاند.
ولي با توجه به ريزه كاريهاي آفرينش انسان، اين مسئله قابل حل است. زيرا موضوعات بسيار كوچكي (مثل فرزند اول خانواده بودن، سرپرستي فرزندان كوچك خانواده را به عهده گرفتن، معاشرت با افراد مختلف و امثال اينها) ميتواند منشأ تحول و دگرگونيهاي بزرگ در روحيه انسان باشد.
و چون ممكن است بعضي از فرزندان يك خانواده، داراي چنين خصوصيتي بوده و بعضي ديگر فاقد آن باشند، طبعاُ ميتواند منشأ اختلافات خوي و منش در ميان آنها گردد.
با توجه به مطلب بالا، جاي تعجب نخواهد بود اگر بدانيم كه افق فكري و روحي بر اءين مالك، با برادر خود انس بن مالك انصاري اختلاف روشن داشت و اين دو برادر در نقطة مقابل يكديگر قرار داشتند!
آري گرچه اين دو نفر با هم برادر بودند، ولي انس بن مالك از خاندان وحي و نبوت منحرف بود و فضائل اميرمؤمنان (ع) را كتمان مينمود. چنانكه روزي اميرمؤمنان در كوفه كساني را كه حديث ولايت را در روز غدير شنيده بودند، براي اداي شهادت دعوت نمود، گروهي برخاستند و شهادت دادند، ولي انس و رفيق وي (¬براء بن عازب) كه در روز غدير شاهد گفتار صريح پيامبر (ص) دربارة علي (ع) بودند، از اداي شهادت خودداري نمودند.
علي (ع) پرسيد: چرا موقعي كه شما را براي اداء شهادت دعوت نمودم آنچه را از پيامبر (ص) شنيده بوديد بازگو نكرديد؟ آنان پيري و فراموشكاري را عذر آورده، گفتند به علت پيري دچار فراموشي شدهايم!
اميرمؤمنان (ع) گفت: خداوندا! اگر اين دو نفر از روي عناد، حاضر به اداي شهادت و اظهار حق نشدند آنان را گرفتار نما، چيزي نگذشت كه انس از ناحية پا آسيب ديد و دچار بيماري برص گرديد! و پس از اين گوشمالي الهي با خود سوگند ياد كرد كه هرگز هيچ فضيلت و منقبتي از اميرمؤمنان (ع) را كتمان نكند. (رجال كشي/46)
ولي برادر وي، براء بن مالك از علاقمندان صميمي خاندان پيامبر (ص) بود. «فضل بن شاذان ميگويد: «براء بن مالك» از شخصيتهايي بود كه به ولايت و امامت امير مؤمنان (ع) باز گشته و در زمرة دوستداران آن حضرت قرار گرفت. (تنقيح المقال /1/162)
اين دو برادر، نقطة اختلاف روحي ديگري نيز داشتند و آن اين بود كه هرگز از انس بن مالك، قهرماني و دلاوري در يكي از جنگهاي اسلامي ديده نشده است، ولي براء بن مالك مردي سلحشور و قهرمان و در عين حال، با تدبير و اهل فضل بود.
«ابن عبدالبر» مينويسد:
«براء بن مالك يكي از رجال با فضيلت، و مرد قهرمان و دلير بود، او در جنگهاي اسلامي، غير از كساني كه در قتل آنها شركت داشت، صد نفر از مشركان را به تنهائي به قتل رسانيد». (الاستيعاب /1/142)
«ابونعيم اصفهاني» مينويسد: «براء بن مالك يكي از سلحشوران دلير، و از جنگاوران شجاع بود.» (حلية الاولياء /1/350)
روزي او در بستر خود، در حال استراحت بود، برادرش انس وارد اطاق شد، ديد او با صداي دلنشين، اشعاري را زمزمه ميكند. انس از اين وضع ناراحت شد؛ براء كه متوجه قضيه شده بود بيدرنگ از جا برخاست و نشست و گفت: گمان ميكني من در بستر بيماري ميميرم؟ نه؛ هرگز چنين نيست، اميدوارم خداوند مرا از نوشيدن شربت شهادت و فيض بزرگ جهاد، در راه خدا محرومم نسازد، من تا كنون صد نفر از مشركان را از پاي در آوردهام غير از كساني كه در كشتن آنها شريك بودهام! (الاستيعاب /1/142)
او با چنين روحية پرشور و حماسي، در تمامي جنگهاي اسلامي زمان حيات پيامبر (ص) (جز جنگ بدر) شركت جست و قهرمانيهاي درخشاني از خود نشان داد. پس از رحلت پيامبر (ص) نيز در سختترين نبردها كه براي مسلمانان پيش ميآمد، شركت كرد و دلاوريهاي تحسين انگيزي انجام داد.

: آية الله جعفر سبحاني
شخصيتهاي اسلامي شيعه ج 1 ـ 2

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.